نطق جناب آقاي آتور خنانشو ۱۳۷0/۰5/15

نطق جناب آقاي آتور خنانشو ۱۳۷0/۰5/15

نطق جناب آقاي آتور خنانشو نماينده محترم آشوريها و كلدانيها در سومين دوره مجلس شوراي اسلامي

دوره: سوم               جلسه شماره 381        تاريخ: 1370/05/15          رئيس جلسه: مهدي كروبي

آتور خنانشو - بنام خدا.

با سلام به روح پر فتوح امام راحل و با سلام به رهبر كبير انقلاب اسلامي و شهيدان جنگ تحميلي . جنگ نابرابر آمريكا و متحدانش عليه كشور كوچكي

چون عراق كه با تبليغات و سرو صداي زياد صدام و دار و دسته اش را بزرگ جلوه دادند و يكي از قدرتمند ترين مردان منطقه و ارتش او را بزرگترين نيروي نظامي منطقه معرفي نمودند و به اين ترتيب اذهان عمومي جهان را براي سركوبي عراق آماده كردند و اين كشور را چنان كوبيدند كه تا ساليان سال قادر نخواهد بود خود را بازسازي نمايد و اقتصادش را چنان فلج نمودند كه حتي اجازه خريد مايحتاج مردم را ندارد ، سياست خارجي او را تحت كنترل ونظارت مستقيم خود گرفته اند كه تا از فرمان آنها سرپيچي كند او را تهديد مي نمايند و فوراُ سناي آمريكا رأي مي دهد و مجوز حمله را صادر مي نمايد.

صدام و رهبران ديگر حزب بعث گول رسانه هاي غرب را خوردند و باورشان شد كه مي توانند در مقابل نيروي متحد كه در خليج فارس جمع شده بودند بايستند و تصور مي كردند قدرت اين مقاومت را دارند ولي طولي نكشيد كه همه چيز به پايان رسيد و عراق شكست خورده به داخل كشور خود برگشت. در اين هنگام به جاي اينكه مردم جنگ زده خود را ياري دهند و سعي در التيام بخشيدن به زخمهاي آنها نمايند بر عكس اسلحه به روي مردم خود كشيدند و همه را از دم تيغ گذراندند . مردم جنگ زده عراق از ترس حاكمين خود به سوي كشور ما و تركيه هجوم برده و ترك وطن نمودند . ميليونها نفر زن و مرد و پير و جوان سر بسوي كشورهاي اطراف نهادند و آواره دشت و صحرا شدند .

با ورود بالغ بر يك ميليون و پانصد هزار نفر جمعيت به ايران در مدت بسيار كوتاه باعث ايجاد مشكلات متعدد گرديد ولي هرگز باعث نگراني مسؤولين يا ملت ايران نشد بنابراين دولت بسيار جدي با برنامه ريزي هاي وسيع اسكان دادن آنها را آغاز نمود، با كمكهاي مردمي و استانها و ادارات به طور شايسته پناهندگان عراقي را پذيرائي نمود.

در اين هنگام خبر يافتم كه تيغ برنده حاكمين غاصب عراق با پيكر آشوريهاي عراق نيز تماس حاصل نموده و آنان را نيز بي نصيب نگذاشته و در ميان پناهندگان عراق آشوريهاي زيادي نيز جلاي وطن نموده و به كشورمان پناه آوردند براساس پراكندگي پناهندگان و نمود بعضي از مسائل مصمم شديم كه با اداره اتباع بيگانه وزارت كشور پيشنهادي را در ميان بگذاريم:

پيشنهاد شد كه اردوگاه اختصاصي در شهرستان اروميه برپا شود اداره اتباع بيگانه با حوصله بسيار برنامه پيشنهادي اينجانب را در مورد برپائي اردوگاه اختصاصي پذيرفت و با پذيرش اين فكر بلافاصله جمع آوري كليه آشوريهاي پناهنده آغاز گرديد. اين عمل باعث گرديد كه امكان رسيدگي به كليه امور و خصوصاُ به امور مذهبي و مراسم ديني آنها براي ما افزايش يابد تا بتوانيم كمكهاي مردمي و كمك سازمانهاي خود را به استان آذربايجان غربي برسانيم و وظيفه قانوني و شرعي خود را چون يك ايراني انجام دهيم.

در اين رابطه وظيفه خود مي دانم از برادر حاج آقا سعادت استاندار محترم آذربايجان غربي و برادران ستاد بحران اين استان تشكر نمايم كه همكاري و همگامي صميمانه را با برادران ستاد آشوريهاي اروميه كه در اين شهرستان مستقر بود داشتند علي الخصوص از برادر ويكتور يحيي بيك بايد تشكر نمايم كه با تمام وجود مهمانان جمهوري اسلامي ايران را خدمت نموده اند .

در بخش ديگر مسائلي كه امروز جلب توجه مي نمايد ولي در رسانه ها ديده نمي شود انباشتگي توليد در كارخانجات مي باشد چون موضوع جديد و پديده جديدتري است لذا علت آنرا تحت عنوان نوع جديد تورم در كشور و صادرات غير نفتي مورد تحليل قرار مي دهيم: تا كنون آنچه بحث محافل اقتصادي كشور بوده و باعث انتقادهاي شديد گرديده بود ، كمبودها و ضعف هاي اقتصادي بود. شايد عجيب به نظر برسد كه امروز گفته ميشود تورم كالا ، صنايع كشور را تهديد مي كند !

بله اين يك واقعيت پنهاني است كه درست در بدو شروع آن قرار گرفته ايم و در ماههاي آخر سال ۱۳۶۹ ظاهر گشته است با توجه به اين كه در هيچ يك از محافل خبري اين خبر منتشر نگرديده است اين تصور در من ايجاد شده است كه شايد دولت نيز به اين مسأله واقف نگشته و يا اشراف ندارد لذا وظيفه قانوني و شرعي خود مي دانم اين مسأله جديد را مطرح نمايم شايد در رسانه ها منتشر و مسؤولين امر را مطلع سازد زيرا به نظر من اگر انباشتگي توليدات ، همين روند را در كارخانجات داشته باشند مي توانند تهديدي براي جامعه مصرف و جامعه توليد ما محسوب شوند .

در بررسي اجمالي كه انجام دادم اين پديده بر اثر عدم قدرت خريد مصرف كننده به وجود آمده و در زماني شروع شده است كه دولت چرخش سياست پولي جديدي را مطرح نمود يعني بر اثر تصميم گيري دولت جهت ثابت نگهداشتن نرخ جديد ارز وارداتي كه ۶۰۰ ريال اعلام گرديد و در ادامه همين سياست دولت سعي دارد كه تعادل اقتصادي پولي براساس نرخ فوق الذكر ايجاد نمايد و درآمدها و هزينه ها را در اين نقطه متعادل نمايد.

اين سياست از نظر تئوري بسيار مثبت ميباشد ولي آنچه امروز به عنوان پديده جديد ظاهر شده است سياست دولت بايد مورد تجزيه و تحليل اقتصاد دانان قرار گيرد. اين احتمال وجود دارد كه دولت پس از ايجاد اين پارامترها ، پارامتر تزريق پول در جامعه را پشت سر داشته باشد تا قدرت خريد را بالا ببرد اما به فرض اينكه مردم بتوانند خريد نمايند تا توليد انباشته شده را از انبارها تخليه نمايند ولي آنچه بلا فاصله اتفاق مي افتد هزينة ((بالاسري )) و قيمت تمام شده توليد كالا مي باشد كه صعود خواهد نمود و سياست تزريق پول در جامعه را از طريق حقوق و مزايا خنثي خواهد نمود لذا با اين وجود به نظر مي رسد معادله هنوز مجهول مانده است ولي آنچه به عقل نزديك است براي خروج از يك بحران اقتصادي جديد تنها سياست تعديل نرخ دلار براي خريد مواد اوليه است كه مي تواند قيمتها را به طور قابل توجهي تنزل بخشد و قدرت خريد مردم را خود به خود تقويت نمايد تا انبار و محوطه كارخانجات تخليه گردد.

اگر اين واقعيت را دولت جدي نه انگارد مطمئن هستم كه بحران اقتصادي ۱۹۲۹ آمريكا در كشور ما تكرار خواهد شد و اين بحران يك بحران جدي و خطرناك است كه مي تواند لطمه به اقتصاد كشور وارد نمايد.

صادرات غيرنفتي :

در آينده نفت در توليد و در درآمد كشور نقشي نخواهد داشت بنابر محاسبات و پيش بيني هاي متخصصان منابع نفت روزي به پايان خواهد رسيد بنابراين و براساس اين طرز تفكر بايد استراتژي صادرات غيرنفتي كشور را ترسيم نمود . بايد از حالا اين تصور را داشته باشيم كه ما نفت نداريم و يا نمي توانيم نفت بفروشيم و مايحتاج مردم را تهيه نماييم . لذا براساس اين طرز تفكر بايد استراتژي صادرات كشور را كه در حال حاضر اصولا نمي توان آن را بحساب آورد ترسيم نمود. پس تكليف چيست؟ با اين صادرات فعلي نمي توان ممكلت را گرداند چرا به اين موضوع نمي پردازيم كه بايد فرهنگ صادرات غيرنفتي را در مملكت تقويت نمود تا مردم با اين فرهنگ آشنا شوند و به مرور صادرات غيرنفتي جاي نفت را پر نمايد.

براي ترسيم سياست جديد صادرات غيرنفتي بايد تلاش جديدي را آغاز نمود و زنجيره توليد را از آغاز تا كالاي ساخته شده دنبال نمود تا كالائي توليد شود كه بتواند در بازارهاي جهاني رقابت نمايد.

از طرف ديگر قوانين و مقررات صادرات و گمركات را بايد بازبيني نمود و لايحه صادرات و واردات اين چندمين مرتبه است كه به كميسيون بازرگاني ارجاع و بدون نتيجه باقي مي ماند . علت عدم موفقيت كميسيون تضادي است كه بين كميسيون و وزارتخانه وجود دارد كه تا كنون سياست مشتركي را تدوين ننموده اند تا بتوانند لايحه اصلاح شده اي را به دولت ارائه دهند .

امروز هرگاه به خود توليد كننده توجه كنيم متوجه مي شويم كه توليد كننده تنها عاملي است كه هيچ رلي در سياست صادرات ندارد و يا هيچگونه حمايتي از طرف كسي نمي شود و يا هيچ دستگاهي ناظر به او نيست تنها اداراتي كه هميشه به سراغش رفته و حق خود را مي گيرند سازمان بيمه هاي اجتماعي و وزارت دارائي است كه اهميتي به داشتن و يا نداشتن او ، توقف يا بيكاري توليد كننده ندارد.

ولي حقيقت امر اين است كه صادر كننده براي مملكت مثل فرزند نان آور خانواده است كه هميشه فشار هزينه زندگي به دوش وي مي باشد. در نتيجه مثالي ميزنم شايد اهميت صادرات روشنتر گردد.

كشور مالزي داراي ۱۸ ميليون نفر جمعيت است ، همين كشور در سال ۱۳۶۹ از محل فروش صادرات غيرنفتي مبلغ ۲۲/۵ ميليارد دلار آمريكا درآمد سالانه به دست آورده بود و فروش نفت ۲/۵ ميليارد بوده كشوري با اين مشخصات ۲۵ ميليارد دلار سود حاصل از فروش صادرات به دست مي آورد.

ما كشوري هستيم كه داراي امكانات و منابع بي شماري هستيم و مطمئناُ قادر خواهيم بود كليه امكانات و منابع را مورد استفاده قرار دهيم فقط آنچه ما را در تنگنا قرار داده است وجود نيروي متخصص و مدير مجرب مي باشد تا اهرمهاي توليد را بكار اندازد، متشكرم.