مهاجرت

مهاجرت

اين روزها خيلي از دوستانمان به فكر مهاجرت و ترك كشور هستند. بسياري از اقوام دور و نزديكمان مهاجرت كرده اند. به ذهنتان مراجعه كنيد. آيا شما هم يكي از افراد علاقه مند به مهاجرت هستيد؟ چقدر از مهاجرت ميدانيد؟ چقدر از مزايا و معايب مهاجرت اطلاع داريد؟                                                             

مهاجرت به زبان ساده:

مهاجرت به معناي كوچ و جابه جايي از يك مكان به مكان ديگر است. مهاجرت مي تواند از شهر به روستا يا روستا به شهر  و يا از يك كشور به كشور ديگر باشد.

گونه مهاجرت:

مهاجرت خارجي: اين نوع مهاجرت به معناي كوچ كردن از كشوري به كشور ديگر مي باشد، كه به دو نوع دائمي و موقت تقسيم مي گردد. در نوع دائمي آن فرد مهاجر پس از گذراندن مدت معيني علاوه بر تابعيت اصلي خود تابعيت كشور مقصد را نيز دريافت مي كند. در نوع موقت مهاجرت فرد مهاجر با هدف و نيت خاصي زادگاه خود را به سوي كشور مقصد ترك مي كند و پس از اتمام كار به كشور خويش باز مي گردد.                 

مهاجرت داخلي: اين نوع مهاجرت در داخل كشور انجام مي شود براي مثال مهاجرت از شهر به روستا  ياروستا به شهر ،علت مهاجرت افراد روستايي به شهر عدم زمينه ي كافي براي رشد اقتصادي و تحصيلي و امكانات بهداشتي است.با پيشرفته شدن شهرها و گسترش زندگي ماشيني به سوي روستاها پديده مهاجرت معكوس شكل مي گيرد،به اين صورت كه افراد به سوي روستاها باز مي گردند.اما در شرايط كنوني به دليل امكانات شهر هاي بزرگ و صنعتي علاقه جوانان به كار روستايي كاهش يافته و به سوي شهرها جذب مي شوند و اين موضوع توليدات روستايي را كاهش مي دهد و بر اقتصاد كشور تاثير منفي مي گذارد. همچنين با ازدياد جمعيت شهرها،الودگي هوا و كاهش ميزان استخدام براي افراد بومي شهرها بر اقتصاد و اكوسيستم شهري تاثير منفي مي گذارد.                            

پناهندگي:در اين نوع مهاجرت عوامل دافعه در مبدا ساكنين را مجبور به گريز از شرايط موجود مي كند و شهروندان به كشورهاي نزديك و حتي دور پناهنده ميشوند.علل پناهندگي مي تواند به دليل جنگ داخلي،عدم آزادي بيان،شخصيت سياسي يا مذهبي بودن،اقليت ديني-قومي و مذهبي بودن،فقر و گرسنگي،عدم زمينه كافي براي پيشرفت تحصيلي و اقتصادي و عوامل منفي ديگر باشد.                                                

شرايط مهاجرت:                                                

سن،سرمايه و هدف سه شرط اصلي و مهم در كنار شرايط ديگر مهاجرت مي باشد.سن عامل بسيار مهمي است.هرچقدرجوان تر باشيد تطبيق با شرايط جديد و پشت سر گذاشتن شرايط قبلي براي شما راحت تر خواهد بود.اما بخش دوم به خود خاصيت سن باز مي گردد،با هر روز بالاتر رفتن سن ميزان يادگيري و تطبيق با محيط و شرايط جديد به مراتب دشوار تر خواهد بود و ياد آوري دستاوردهاي قبلي شما را ناراحت مي كند زيرا شما در خاك زادگاهتان ريشه كرده ايد و جواني خود را با ساختار اقتصادي،اجتماعي و فرهنگي آن جا سپري كرده ايد.اين كه با چه ميزان سرما يه اي از زادگاه خود خارج مي شويد مانند تيغ دو لبه است.اگر با سرمايه ي اندكي برويد براي مدت كوتاهي كافي است و امكان موفقيت شما وجود دارد زيرا فشار جامعه شما را در خود ذوب مي كندو در صدد بالاتر كشيدن خود خواهيد بود.اما اگر سرمايه متوسطي داشته باشيد امكان موفقيت شما كاهش مي يابد زيرا نه انقدر داريد كه موفق بشويد نه نيازمنديد كه تن به هر كاري بدهيد در صورت سرمايه بالا به هركجا كه برويد موفق خواهيد بود.داشتن انگيزه و هوش كافي در اين موضوع حياتي است ، زيرا اگر هوش اقتصادي نداشته باشيد در هر سه حالت فوق سرمايه خود را از دست ميدهيد و مجبور به بازگشت خواهيد بود.هدف شما از مهاجرت بايد از قبل تعيين و برنامه ريزي شده باشد و به محض استقرار و جا افتادن در كشور مقصد بايد اين هدف اجرا شود زيرا در صورت نداشتن هدف و عدم تمركز بر روي توانايي و استعداد هاي فردي،سفر شما بي معني خواهد بود و شرايط جديد شما را در خود ذوب خواهد كرد و قابليت هاي شما را به فراموشي خواهد سپرد.كشور مقصد بايد كشوري مهاجر پذير باشد و تمام شرايط مطلوب براي پيشرفت تحصيلي،اقتصادي،شان اجتماعي و توسعه فرهنگي را دارا باشد.                           

 كشور هاي مهاجر فرست و مهاجر پذير:

كشور ها از نظر مهاجرت دو نوع هستند.

مهاجر فرست:در اين دسته از كشور ها به دليل عدم وجود زمينه ي پيشرفت اقتصادي ،سياسي،فرهنگي و اجتماعي؛مردم كشور تصميم به مهاجرت به ديگر كشور ها مي گيرندو اين گونه كشور مهاجر فرست تمام عوامل دافعه جمعيت را دارا هستند.اين كشور ها با پديده مهاجرت معكوس مواجه مي شوند به اين معنا كه با وجود مهاجرت به كشور هاي مهاجر پذير به كشور مبدا خود باز مي گردند.علت اصلي اين واقعه توسعه زير ساخت ها و امكانات زير بنايي براي فعاليت اقتصادي و رشد و پيشرفت فرهنگي و سياسي در مناطق مهاجر فرست است.                                            

مهاجر پذير:در اين دسته از كشور ها بر خلاف كشور هاي مهاجر فرست عوامل جاذبه مثبت سبب افزايش جمعيت مي شود ومردم كشور هاي مختلف به سوي اين دسته از كشور ها جذب مي شوند.                   

پيشينه مهاجرت قوم آشور:                                     

در طول تاريخ و در طي قرن ها آشوريان مكان هاي متفاوتي را بنا به دلايل متفاوت براي زندگي انتخاب كردند. آشوريان به دنبال آب و علفزار از جنوب شبه جزيره عربستان به شمال اين شبه جزيره روانه شدند و در اواخر هزاره چهارم پيش از ميلاد به بين النهرين رسيدند.بر اساس كتيبه  سلطنت سارگن دوم بين سال هاي  721-705  در فلات ايران و سرزمين ماد ها دويست هزار آشوري در ناحيه آذربايجان فعلي ساكن شدند.در زمان شاپور اول(انوشيروان) از سرزمين هاي انطاكيه-ارفه و نصيبين به ايران آمدند و درشهرهاي توس-نيشابورو هرات ساكن شدند.آخرين موج مهاجرت آشوريان به ايران در قرن بيستم و در سال هاي اوليه جنگ جهاني اول بود. عثمانيان پس از كشتار عظيم آشوريان ساكن تركيه و با اجازه گرفتن از وليعهد زمان ايران عشاير آشوري را به شهرهاي خوي-سلماس و اروميه كوچانيدند.                                              

علل مهاجرت قوم آشور:                                         

آشوريان در طي قرن هاي پي در پي به مكان هاي متفاوتي مهاجرت كردند كه در دهه هاي نخست حياتشان علت فقط داشتن شرايط ابتدايي زندگي مانند خوراك،پوشاك و مسكن بود. اما با ماشيني شدن زندگي وصنعتي شدن شهرها اين نياز ها جاي خود را به نياز هاي جديدي دادند.آشوريان در سال هاي اول حيات به سوي مكان هايي با شرايط كاري بهتر و آب و هواي مساعد تر جذب مي شدند ،شرايطي كه باغداري و زراعت آن ها را بهبود مي بخشيد ولي با پيشرفت شرايط ،نياز هاي آنان تغيير كرد و براي كسب امتياز هاي اقتصادي،شان اجتماعي و جايگاه سياسي به كشور هاي مختلفي مهاجرت كردند كه علاوه بر زراعت و باغداري به قاليبافي مشغول شدند.اما هميشه مهاجرت دليل مثبت و خوشايندي ندارد.طي نسل كشي هاي متعدد، آشوريان مجبور به فرار به كشور هاي همسايه شدند. از جمله اين مهاجرت هاي اجباري،نسل كشي هايي بود كه توسط دولت عثماني انجام شد و طي اين نسل كشي كه قبل از جنگ جهاني اول شروع شد آشورياني كه جان سالم به در بردند به كشور هاي همسايه پناهنده شدند. مانند فرار آشوري هاي تبريز به آمريكا در سال 1920 از طريق كشتي كه اين فرارها 9 ماه به طول مي انجاميد.همچنين طي قتل عام هايي كه توسط شاه هاي مختلف ازجمله بدر خان پاشا،محمد رشيد وجودت پاشا انجام شد بسياري از آشوريان به فرار و مرگ محكوم شدند.                                                         

مهاجرت آشوريان ايران به ايالت متحده آمريكا:              

 جالب است بدانيد كه اولين ايراني آشوري زباني كه وارد خاك ايالت متحده آمريكا شد،كسي نبود جز اسقف مار يوحنا گاويلان.وي علاوه بر اولين اشوري زبان،اولين ايراني بود كه بر خاك آمريكا قدم نهاد.اسقف مار يوحنا گاويلان به تايخ 11 ژانويه 1842 ميلادي برابر با 22 دي ماه سال 1251 خورشيدي از طريق كشتي وارد خاك ايالات متحده آمريكا شد.بعد از وي آشوريان ايران بنا به دلايل گوناگون از جمله نسل كشي به ايالت متحده آمريكا سفر كردند.اين سفر ها كه به وسيله ي كشتي هاي مسافربري انجام ميشد 9 ماه به طول مي انجاميد.از نمونه هاي اين سفرها،سفر يك خانواده ايراني آشوري زبان با نام خانواده ادگار است كه اين خانواده طي نسل كشي آشوريان در سال 1920 از تبريز به سوي ايالت متحده آمريكا سفر كردند.اما زماني كه صحبت از مهاجرت آشوريان به ايالت متحده آمريكا ميشود اولين كلمه اي كه به ذهن هر آشوري ميرسد لغت هاياس است.اين كلمه براي اكثر آشوريان آشناست و شايد بسياري از اقواممان يا حتي خودمان از اين طريق پناهنده شديم. اما چه مقدار راجب اين سازمان اطلاعات داريم؟چقدر راجب اهداف اين سازمان و خدماتي كه به طور رايگان ارائه ميدهد مي دانيم؟آيا خدمات رايگان تنها در راه رضايت خداوند و نجات افراد انجام ميشود يا بلعكس؟اين مهاجرت چه نكات مثبت و چه نكات منفي در بر دارد؟ در اين خصوص ابتدا به معناي كلمه هاياس و سپس به اهداف و ارگان هاي متفاوت آن مي پردازيم.                                                      

تاريخچه هاياس:                                                 

هاياس در لغت به معناي سازمان مددياري در خصوص مهاجرت يهوديان است.سازمان هاياس در سال 1881 تاسيس شد و چندي بعد در ايالت متحده آمريكا به ثبت رسيد.هدف هاياس از ابتداي تاسيس در خصوص جذب يهوديان به كشور اسرائيل و آمريكا بود اما با گذشت زمان به دليل نفوذ يهوديان به كشور اتريش و همچنين موافقت كشورهاي درگير اين طرح اين كشور به عنوان عامل و واسط انتخاب شد و شهر وين پايتخت اين كشور مكان استقرار افراد پناهنده گرديد.طي تغييراتي كه در مكان دفتر سازمان هاياس انجام شد آخرين اين سازمان در منطقه 10 خيابان گدرن شهر وين قرار گرفت.                                                      

قبل از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي اين سازمان، روسي هاي يهودي را به اسرائيل و آمريكا منتقل مي كرد.هاياس به عنوان سازمان مورد نظر سرويس هاي اطلاعاتي موساد و سيا توجه بيشتري را به خود جلب كرد و از اين طريق توانست تسهيلات انتقال پناهجويان  اديان ديگر را نيز جذب خود كند.هاياس يك سازمان شبه امنيتي است كه بيشتر كاركنان در معرض ديد عموم قرار نمي گيرند بلكه تعداد محدود و معيني براي انجام كارهاي به ظاهر اداري در خدمت ارباب رجوع هستند كه از طريق پناهنده كردن اقليت هاي قومي و مذهبي ،حكم يهودي بودن اين افراد صادر مي كند.ولي چه اتفاقي افتاد كه آشوريان ايران هاياس را براي رفتن به امريكا انتخاب كردند؟ در سال 1980 دولت ايالت متحده آمريكا سياستي را در پيش گرفت كه بر اساس اين سياست قانوني مبني بر هموار كردن راه براي فرار اقليت هاي مذهبي خارج از آمريكا از جمله هند، چين و ايران تصويب كردو امتياز توسعه اين برنامه را به سازمان شبه نظامي هاياس واگذار كرد و تسهيلات مربوط به اين طرح را نيز به هاياس پرداخت كرد.براي مثال در سال 2007 هاياس  حدود 3 ميليون و چهارصد هزار دلار را از آمريكا براي انجام كارهاي اقليت هاي مذهبي ايران دريافت كرد.                                                           

ايران يكي از كشور هايي است كه آشوريان قرن هاي متمادي در آن زيسته اند. اما كشور ايالت متحده آمريكا همواره ايران را يكي از كشورها با *نگراني ويژه*تلقي كرده و علت اين نگراني را نقض شديد آزادي مذهبي ميداند ولي هدف اصلي اين طرح گرايش و طبقه بندي مسيحيان به جريان مسيحيان اسرائيلي  و ارتباط آن ها با شبكه كليساخانگي وسفر و زندگي خارج از كشور است.زماني كه  پناهجويان از طريق يكي از اقوام در خواست پناهندگي مي كنند ،كشور واسط يعني اتريش فرمي مبني بر تمام اطلاعات شخصي از اسم ، فاميل و تاريخ تولد تا پسورد تمام صفحات مجازي را از شخص متقاضي دريافت ميكند.سپس بنا به نوبت و تعداد اعضاي خانواده متقاضي در خواست پناهندگي را ثبت مي كند.اگر تمام مدارك كامل باشد و نيازي به ارائه مدارك مجددو كافي نباشد  فرمي مبني بر پرداخت مبلغ 3000 دلار به ازاي هر نفر به اسپانسر يا حامي پناهجويان كه همانا اقوام آن ها هستند،داده مي شود و اسپانسر بايد تا تاريخ معين مبلغ را پرداخت كند.از اين مبلغ سازمان هاياس 175 دلار را برداشت ميكند و305 يورو را براي هزينه بيمه درماني افراد پناهجو پرداخت مي كند و بقيه پول به صورت حساب اختصاصي براي افراد پناهجو ذخيره مي گردد تا در مدت اقامت پناهجو در شهر وين هزينه شود.پس از پرداخت پول، ويزا اوليه صادر شده و تاريخ پرواز به كشور اتريش معين مي گردد.پس از طي كردن مراحل و رسيدن به شهر وين ،افراد پناهجو براي اسكان بايد خانه اي را از قبل در نظر گرفته باشند و براي ساكن شدن در آن خانه به صاحب خانه وديعه پرداخت مي كنند.اما چه بسيارند افراد ايراني كه با گرفتن پول از افراد پناهجو،خانه اي در شهر وين براي آن ها اجاره ميكنند اما پول دريافت شده را به حساب صاحب خانه واريز نميكنند بلكه اين پول را براي خود برميدارند و هنگام رسيدن افراد پناهجو به شهر وين از تماس با آن ها خود داري ميكنند . اين افراد سودجو دلالان ايراني هستند كه بر اساس شرايط استثنايي افراد پناهجو به فكر سود و منفعت خويش هستند. افراد پناهجو به محض رسيدن به وين بايد خود را به دفتر هاياس در آن شهر معرفي كنند و با پاسپورت تمام اعضاي خانواده در دفتر اين سازمان منتظر اعلام اسامي باشند و به هر يك شماره اي داده ميشود كه پس از خواندن شماره  افراد با حضور يك مترجم سوال هايي درباره ي خاطرات گذشته و سفر و بيماري  از شخص پناهجو پرسيده مي شود و تاريخ مصاحبه ثبت و به صورت فايل به فرد پناهجو تحويل داده مي شود.سپس براي گرفتن عكس پناهجويان را صدا ميزنند و با دستگاه هاي سازمان از افراد پناهجو عكس 4×3 ميگيرند كه حتي در صورت داشتن عكس قبلي بايد در همان زمان توسط خود افراد سازمان عكس ها گرفته شوند و عكس را به همراه تمام اطلاعات فرد مراجعه كننده درسيستم اين سازمان شبه نظامي ثبت مي كنند.اگر در ميان اعضاي خانواده افراد مسن يا مريض وجود داشته باشد بلافاصله از آن ها اثر انگشت گرفته مي شود و آن را به همراه سن و مشخصات فرد وارد سيستم سازمان مي كنند.فرداي روز استقرار سازمان هاياس  براي افراد پناهجو جلسه توجيحي مي گذارد و تمام شرايط هاياس و نحوه استقرار در وين را بر اساس قوانين سازمان توضيح مي دهند. در اين مرحله به افراد گوش زد ميشود كه بايد طي سه روز خانه اي را مد نظر داشته باشند و در شهرداري اين خانه را به اسم خود ثبت كنند.در اين جلسات افراد پناهجو بدون مطالعه فرم هايي را امضا مي كنند و معمولا نمي پرسند كه اين فرم ها براي چيست!!در مراجعه بعدي از هر فرد پناهجو خواسته ميشود كه سه ظلم و رفتار غير انساني را كه كشور مبدا در حقشان انجام داده بازگو كنند و علت اصلي مهاجرتشان را نيز بيان كنند، اين دلايل نبايد دلايل اجتماعي باشند بلكه بايد  شامل دلايل نظامي و سياسي كه فرد را مجبور به پناهندگي و فرار از كشور كرده، باشند. به پناهجو ها پرسش نامه هايي با سوالاتي غير متداول تحويل داده مي شود و سوال هايي از قبيل اين كه آيا فرد پناهجو عضو گروه تروريستي  ميباشد؟ آيا در ايالت متحده آمريكا قصد حملات مخرب و تروريستي دارد؟ از افراد پرسيده مي شود . هم چنين درباره ي خدمت سربازي مردان سوال مي شود و حتي تجربه استفاده از اسلحه جنگي يا سابقه حضور در جبهه، به طور دقيق پرسيده مي شود و اين موضوع آن قدر مهم است كه ممكن است مهاجرت را به طور كلي كنسل كند.سپس انگشت نگاري مي كنند و اطلاعات شخص پناهجو در سيستم سازمان ثبت مي گردد.افراد موفق به گرفتن موافقت سفارت ايالت متحده،با داشتن گذر نامه و كارت هاياس در جلسات چهار روزه ي اشنايي با زندگي در ايالت متحده آمريكا  شركت مي كنند و سپس به دفتر هاياس مراجعه كرده و برگه حق كار در ايالت متحده آمريكا را دريافت مي كنند.در اين زمان افراد پناهجو با خود فكر مي كنند كه سوالات پرسيده شده در شان و شخصيت يك ايراني آشوري زبان با پيشينه تاريخي 6767 سال نبودند و مراحل پذيرش چقدر شبيه به  پذيرش در سازمان هاي نظامي است كه در واقع اين گزينش ها براي استفاده سياسي و نظامي از افراد پناهجو در كشور مقصد مي باشد.                                 

علل مهاجرت آشوريان ساكن ايران به ايالت متحده آمريكا: 

در بعضي از مواقع با آشورياني ملاقات مي كنيم كه قصد مهاجرت به خارج از كشور را دارند ، وقتي از اين افراد علت را جويا ميشويم در 80% مواقع علت داشتن اقوام در خارج از كشور و استناد به شنيده هاي دل رباي آن هاست ولي با افراد بسيار كمي ملاقات مي كنيم كه علت مهاجرت انان هدف كاري يا تحصيلي يا حتي فعاليت ساده اي باشند .ممكن است افرادي كه پناهنده ميشوند به دليل پشت كار و تلاش بي وقفه شبانه روزي موقعيت اقتصادي و شان اجتماعي خوبي را به دست اوردند اما چه بسيارند افرادي كه كوركورانه و به تبعيت از ساير افراد راه پناهندگي را در پيش مي گيرند و چيزي جز آوارگي نصيبشان نمي گردد .بسيارند افرادي كه بدون برنامه ريزي به بهانه آينده بهتر راه اين مهاجرت را در پيش مي گيرند و در ان كشور كاري جز شستن ظرف و زمين نصيبشان نميشود.اما دليل چيست ؟ چرا افراد موفق درصد كمي از اين آشوريان مهاجر را تشكيل مي دهند و حتي برخي با ناراحتي و بدگويي مجبور به بازگشت به زادگاه خود مي شوند.يكي از اين دلايل عدم اطلاع كافي از نحوه مهاجرت است . پناهندگي پديده ي مثبتي نيست كه به موجب آن شما قوميت خود را از دست ميدهيد و برگه ي يهودي شدن خود را امضا ميكنيد .اما با همه ي اين نكات منفي مي شود اينده اي مثبت را رقم زد.اگر به قصد كار مي رويد بايد سرمايه كافي و هوش اقتصادي كاملي داشته باشيد تا علاوه بر موفق شدن در كشور مقصد بتوانيد در كشور مبدا خود نيز نواوري هاي متعددي انجام دهيد.هرگز سرما يه هاي اقتصادي خود را در كشور مبدا از دست ندهيد زيرا با از دست دادن آن ها تمام پل هاي پشت سر خود را خراب كرده ايد.نوسانات اقتصادي و ركود و تورم كشور مبدا مي تواند ارزش سرمايه اقتصادي شما را دچار نوسانات شديدي بكند كه از جمله ي اين نوسانات اقتصادي ، قيمت مسكن در سال هاي مختلف مي باشد .قيمت ملك ها در طي سال ها و حتي ماه ها دچار نوسانات شديدي مي شود كه اگر از هوش اقتصادي مناسبي بر خوردار باشيد ميتوانيد اين نوسانات را به نفع خود تغيير دهيد. اگر به قصد تحصيل مي رويد بايد اطلاعات كافي از دانشگاه مورد نظر در كشور مقصد را به دست اوريد و استعداد  توانايي هاي خود را ارتقا دهيد.چه بسيارند افرادي كه در كشور هاي خارجي تحصيل كرده اند و با بار علمي و دست پر به زادگاه خود بازگشته اند و كتاب هاي گران بهايي را تاليف كرده اند.همچنين اين افراد در زمينه ي اقتصادي پيشرفت چشم گيري داشته اند و ميراث عظيمي براي قوم خود بر جا گذاشته اند.هرگز زبان قومي خود را فراموش نكنيد و اين زبان را به فرزندانتان بياموزيد.با فراموش كردن زبان مادري و قومي خود هويتتان را به طور كامل از دست مي دهيد.چه بسيارند افرادي كه با مهاجرت زبان مادري خود را به دست فراموشي مي سپارند و زبان رسمي كشور مقصد را به عنوان زبان اصلي براي خود و فرزندانشان انتخاب مي كنند.فرهنگ كشور مبدا نبايد به عنوان فرهنگ اصلي خانواده در نظر گرفته شود بلكه با انطباق فرهنگ جديد با فرهنگ اصلي ميتوان فرهنگي مناسب براي خانواده به ارمغان آورد.در اين صورت هم فرهنگ اصلي حفظ ميشود و هم فرهنگ جديد ،هويت افراد را در خود ذوب نميكند. يكي از علت هاي مهاجرت مي تواند مدت زمان طلاق قيد شده در قوانين احوال شخصيه كليساهاي آشوري زبان باشد ، به اين صورت كه زوجين به دليل عدم توافق تصميم به طلاق مي گيرند و سخت بودن قوانين مبني بر طلاق، زوجين را وادار به مهاجرت ميكند.اين مهاجرت مي تواند طلاق توافقي باشد يا نقشه ي يكي از زوجين مبني بر مهاجرت و طلاق باشد.دليل ديگر مي تواند فرصت هاي شغلي باشد به اين صورت كه افراد بنا بر پيشينه و مهارت در صنعت خاصي و عدم وجود زمينه ي كافي براي پيشرفت در كشور مبدا،راه كشور ايلالت متحده آمريكا را در پيش مي گيرند.توجه داشته باشيد كه فرصت هاي شغلي در هر مكاني وجود دارد ولي بسته به توانايي افراد استفاده از اين فرصت ها محدود است.فرصت شغلي در كشور مقصد مي تواند فرصت هاي شغلي كشور مبدا را تقويت كند به اين صورت كه افراد با پيشرقت اقتصادي  مي توانند سرما يه هايي را بنا به ارزش پول كشور مقصد در كشور مبدا خود به دست اورند.در خصوص مهاجرت و اتفاقات آن مي توانيد كتاب پناهندگي اثر دكتر شموئيل پيرا را به طور دقيق و كامل مطالعه كنيد.           

مهاجرت آشوريان پس از انقلاب اسلامي:                      

پس از انقلاب اسلامي به دليل قطع ارتباط با آمريكا افراد به وسيله ي كشور واسط يعني اتريش و از طريق دريافت دعوت نامه به ايالت متحده آمريكا پناهنده شدند.  ايالت متحده آمريكا به بهانه نبودن آزادي مذهبي در ايران اقليت هاي ديني را از طريق سازمان شبه نظامي هاياس به فرار از ايران تشويق كرد.اما واقعيت اين است كه بعد از انقلاب اسلامي آشوريان ايران مانند ساير اقليت هاي قومي و مذهبي از آزادي و حريت استفاده كرده و زبان خود را كه ضامن بقاي قوميت آشور است حفظ و حراست كرده اند. تدريس زبان اشوري يعني آن چه كه در سراسر خاورميانه ممنوع است در مدارس اختصاصي آشوريان مانعي ندارد. در سراسر كليساهاي ايران مراسم مذهبي و قومي آشوريان به طور منظم برگذار مي گردد. نماينده محترم آشوريان ايران در مجلس شوراي اسلامي همانند 290 نماينده ديگر مجلس داراي اختيارات معيني است كه اين موضوع در تاريخ ايران كم نظير است.                                                                                                                         در آخر اگر قصد مهاجرت به مقصد كشوري را داريد در حد امكان از پناهنده شدن خودداري نموده و از راه هاي قانوني و بر  اساس شرايط خودتان كشوري را انتخاب كنيد. درباره ي كشور مقصد اطلاعات كافي كسب كنيد و هدف خود را از اين مهاجرت دائمي و يا موقت همواره به ياد داشته باشيد.به جاي آوارگي و سرخوردگي براي خود و خانوادتان موفقيت و شادي حاصل نماييد و هميشه به ياد داشته باشيد كه زبان مادري هويت شماست ، در حفظ هويتمان كوشا باشيم . در پناه خداوند شاد باشيد.                                                      

 

منابع كاربردي:                                                            

1-ويكي پديا                                                          

2-وبلاگ شخصي تجربيات پناهندگان                              

3-شبكه اطلاع رساني راه دانا                                     

 

كارلا سرگيز