شهيد

شهيد

ذات بي همتايش تنهاتر از هميشه است امشب!!! مي دانم!!! مي دانم!!! مي دانم ك آسمان سينه چاك كرده است امشب!!! آخر از سرشب تاب تحمل ندارد اشك هاي خدا را!!! كوچه ي پشت خانه مان نمناك... نمناك اشك هاي خداست ك مي بارد از آسمان من هم... در سوگ شهيدانمان امشب... همدرد خدايم و با او هق هق مي ...

توضیحات بیشتر
100 سال گذشت - Tam 100 geçti

100 سال گذشت - Tam 100 geçti

يك عدد در گذشته مانده است 1915 دقيقا" صد سال گذشت فراموش نكرديم فراموش نخواهيم كرد چه دردهايي گفته شد چه صداهاي "آهي" احساس شد چه فريادهايي شنيده شد تا كجاها رفت تا كجاها شنيده شد يك عدد در گذشته مانده است 1915 دقيقا" صد سال گذشت يك جرعه آب به اندازه يك دست ...

توضیحات بیشتر
روستاي شيرآباد اروميه

روستاي شيرآباد اروميه

شعري زيبا از سركار خانم فلورا قاجاريان در وصف روستاي شيرآباد اورميه: آنجا زاده شدم، روستايي زيباست، باقي مانده از تاريخ كهن، خانه اي كه ملجاء حياتم بود، اينك خالي و ويران به جا مانده است... حياط زيبايش را، چاهي عميق پوشانده كه در آن، تنها علف هرز روييده است و ديگر نشاني از حيات در آن نيس ...

توضیحات بیشتر
ستاره آشور

ستاره آشور

شب بود... عقربه ي ثانيه شمار ساعت بر محيطي 360 درجه چه مي رقصيد آن روز!!! ظلمت شب بود در آن روز آفتابي!!! تو گويي... ب انتهاي عشق رسيده بود در آن شب ستاره اي در آسمان عشق... آن ستاره ي خاموش امروز بر روي پرچمي پر افتخار در سرزمين عشق مي درخشد ديگر آسماني نيست و نامي گرفته است آن س ...

توضیحات بیشتر
كودك

كودك

اين تصوير يك كودك ٣ ساله پناه جوي سوري با نام آيلان كوردي است كه صبح امروز ١٢ شهريور ١٣٩٤ در سواح تركيه كشف شد. خانواده او براي داشتن زندگي بهتر توسط ٢ قايق قصد مهاجرت از طريق يونان را داشتند كه .... ، كودكي ديگر... در ساحل آب هاي گرم آب هاي گرم مديترانه دور از خانه و كاشانه در غربت و تنهايي ...

توضیحات بیشتر
يادبود

يادبود

يادبود گفت: يادبودي بايد ساخت، بر فراز قله عظيمترين كوه، تا نشاني بماند از آنچه نامش "آشور" بود... تا... زواران، بعد از پيمودن راهي صعب و طولاني، سر به آستانش بسايند... گفتم: آري، يادبودي بايد ساخت، برفراز قله عظيمترين كوه... ولي آن ياد بود، نشاني ...

توضیحات بیشتر
گندمزار

گندمزار

اين روزها... در ميان دود و آتش مي رقصند با ملوديه ناله ي زنان و كودكان در بند!!! بر گرد اجساد شهيدان آشوري داعشيان نابكار تو گويي... ك خدا هم در خواب است!!! و فراموش كرده است اين ملت رنجور و در بند داعشيان در عراق و شام را... از اين پس قرص خواب نخواهم نوشيد!!! تا آنكه فرياد بزنم سرز ...

توضیحات بیشتر
خورشيد سوزان

خورشيد سوزان

داعشي... تكفيري... نمي دانم نامت چيست؟؟؟ اما... جراتت را مي ستايم!!! چون... نمي داني نام من چيست نام من آشور است من فرزند آشورم فانوس كلبه را... خاموش مي كنم خورشيد خواهم شد از اين پس!!! آتشت خواهم زد نفست را خواهم بريد قلمم رقصان است امروز بر روي كاغذ A4 بدنبال فرصتي خواهم بود چشما ...

توضیحات بیشتر
سايه

سايه

در بي كسي... بايد با سايه صحبت كرد!!! سال هاست ك كسي نيست درد بي كسي...  مي فشارد روحم را در قفس استخواني جسمم بغض... فرياد مي زند در گلويم بايد با سايه صحبت كرد!!! اما... سايه هم در گوشه اي خاموش است زانوي غم در بغل دارد!!! و آرام و بي صدا مي گريد او نيز ناله از بي كسي دارد سيگا ...

توضیحات بیشتر
ستاره آشور

ستاره آشور

مي دانم... مي دانم كه يادت هست!!! آن شب ها... آن شب ها كه مي خوابيديم در پشت بام مي شمرديم... مي شمرديم ستاره ها را با اميد... ب اميد آنكه  بيابيم ستاره آشور را در ميان فوج ستاره ها!!! خاموشي اكنون!!! مي دانم... از نا اميدي... اما... من باز مي شمارم ستاره ها را با اميد... ب امي ...

توضیحات بیشتر
سمل

سمل

غصه ها خفه مي كنند مرا... در پيچ و خم جاده ي يخ زده ي تاريخ!!! بار ديگر... صبرا و شتيلاي ديگر!!! روستايي خاموش در آن ده كوره بر بالاي چاه آبي مي ايستم بغض گلويم را مي فشارد افسوس... فرياد مي زنم به درون آن چاه!!! چشمانم خيس اشك است بغض گلويم را مي فشارد!!! فرياد مي زنم به درون آن چاه سم ...

توضیحات بیشتر
تنهايي تنهايي

تنهايي تنهايي

بيا تا با هم بناليم من آشوري! توي سرياني! و تو اي رفيق كلداني! دردمان امروز مشترك است تنهايي تنهايي... بيا تا با هم بكاريم بار ديگر درخت برادري و اتحاد را پرستوي مهاجر  باز خواهد آمد در بهار مبادا... شرمنده باشيم در بهار اگر پرستو  بپرسد از ما پس چرا؟ بار ديگر تنهايي تنه ...

توضیحات بیشتر
ني نوا

ني نوا

ني نوا... چوپاني...  در آن دور دست در كنار آن بركه در زير آن درخت تبريزي مي دمد در ني چوبي خود صداي آن ني  چه آرام كرده است گوسفندان را!!! خوب كه گوش مي دهم نواي آشنايي را مي شنوم!!! نواي شهر اسير در...  زير چكمه هاي دژخيم صدا صداي #نينوا پايتخت بين النهرين است!!! نوا ...

توضیحات بیشتر
فرزند آشوري

فرزند آشوري

ابري كبود... در آن سوي كوه... در بالاي سرزمين ميان دو رود... گويي مي بارد اما... نه باراني كه مي شناسم آن را! اشك خداست كه مي بارد از آسمان سرزمين من تنهايست امروز ديوارهايش گويي حرف مي زنند با من! اما... لكنت زبان نميگذارد بدانم چ مي گويند آن ديوارها!!! پيرمرد سرزمين اسطوره اي من پ ...

توضیحات بیشتر
تاريخ من

تاريخ من

تاريخ من... يادت هست؟ آن روزها... كه چه رونقي داشتيم ما!!! ناممان لرزه بر پيكر دشمن بود چرا نمي گويي با من از آن روزها از آنچه كه در سينه داري تاريخ من... مي دانم كه هراساني!!! تا مبادا... تاب تحمل نداشته باشد قلب كوچك من از آنچه كه تو مي گويي!!! تاريخ من... امروز گوش هايمان سنگين ...

توضیحات بیشتر
شعار فرزندان آشور در سرزمين هاي ديگر

شعار فرزندان آشور در سرزمين هاي ديگر

مي روم به سرزمين پدرانم مادر مي پرسي: بزرگ شدي به كجا مي روي؟ پس گوش كن مادر: وقتي كه محصولات تابستاني را برداشتيم و وقتي كه برگها مي ريزند و پرستوها به دياري ديگر پر مي زنند تا بر بام ديگري آشيان سازند؛ و وقتي كه باد خزان زوزه مي كشد و برگهاي خزانزده ناله كنان از شاخسار جدا شده ...

توضیحات بیشتر
آنزمان من نيز خوشحال خواهم بود

آنزمان من نيز خوشحال خواهم بود

آنزمان من نيز خوشحال خواهم بود،  زماني كه سرزمين خويش را بازيافتم و در آن ((زندگي)) را، آنطور كه دلخواه منست،آغاز نمودم، وقتي كه خستگي با صرف استكاني چاي،در كنار سماوري جوشان، در حياطي كه از باغچه كوچكش بوي دستنبو و عنبر ميايد رفع گردد و گوش را تنها آواز دور خرمن كوبان بخراشد، ...

توضیحات بیشتر
܀ܚܹܐܪܘܼܬܵܐ ܛܠܝܼܩܬܵܐ܀

܀ܚܹܐܪܘܼܬܵܐ ܛܠܝܼܩܬܵܐ܀

܀ܚܹܐܪܘܼܬܵܐ ܛܠܝܼܩܬܵܐ܀ ܒܵܥ̤ܢ ܕ ܙܵܡܪ̤ܢ ܒܩܝܼܫܵܬܸ̈ܐ ܕ ܣܲܒܼܪܵܐ ܥܪܝܼܩܵܐ ܒܵܥ̤ܢ ܪܵܫܡ̤ܢ ܠܚ̤ܫܵܐ ܡܫܘܼܚܬܝـܼ ܝܠܵܗܿ ܫܘܼܐܵܠܵܐ ܛܠܝܼܩܵܐ ܚܹܐܪܘܼܬܝـܼ ܒܕܘܼܢܝܹܐ ܠܲܦܵܐ ܫܓܼܝܼܫܵܐ ܒ̤ܬ ܡܲܪܡ̤ܢ ܩ̤ܛܡܵܐ ܡܥܲܠ ܓܘܼܡܪܵܐ ܒ̤ܬ ܡܲܩܕ̤ܢܹܗ ܚ̤ܫܵܐ ܟܠܵܝܗ̄ܝـ̄  ܪ̤ܓܼܫܝـܼ ܡܕܝܼܠܗ̄ܘܼܢ ܠܐܘܼܦܩ̈ܐ ܟܠܵܝܗ̄ܝـ̄  ܕ̤ܡܥܝـܼ ܫܬ̤ܠ ...

توضیحات بیشتر
پيام

پيام

سنگرها تهي ز ياران همرزم، سنگرها تهي ز ياران، ني ز خصم، سنگرها تهي ز ياران پيمان شكن، پيمان شكن بروز سختي نبرد. ياران همرزم دي. ياران پيمان شكن امروز. ياران گم گشته در افقها. ياران سر گشته و سرگردان. ياران بي عزم، بي عزم و بي جزم، بي عزم از براي رزم، بي جزم در مصاف خ ...

توضیحات بیشتر